سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که گناه بر او دست یافت روى پیروزى ندید ، و آن که بدى بر وى چیره گشت مغلوب گردید . [نهج البلاغه]
کشکول صادق

*** /مهدی جان! آقا! هزار خواهش و آیا/هزار پرسش و اما /هزار چون و هزاران چرای بی زیرا/هزار بود و نبود/هزار شاید و باید/هزار باد و مباد/هزار کار نکرده/هزار کاش و اگر/هزار بار نبرده/هزار بوک و مگر/هزار حرف نگفته/هزار راه نرفته/هزار بار همیشه/هزار بار هنوز/........مگر تو ای همه هرگز/مگر تو ای همه هیچ ِ! مگر تو نقطه ی پایان بر این هزار خط ناتمام بگذاری! مگر تو ای دم آخر در این میانه تو سنگ تمام بگذاری!

*** بی قرار تو ام و در دل تنگم گله هاست...آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست......مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب.......در دلم هستی و بین من و تو فاصله هات اللهم عجل لولیک الفرج

*** چه ساده.... چه راحت و.. چه آسون شده باور ...نه کوششی نه تلاشی......فقط نشسته اییم ومیگیم ........خدا کند که بیایی... دل من! آقات غریبه دل من!....اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

*** آقای جمعه های غریبی، ظهور کن!/ دل را پر ازطراوت عطر حضور کن/ یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق/ یک دم فقط بیا و از اینجا عبور کن

*** السلطان سلاطین السلطان ابوالحسن علی بن موسی الرضاعلیه السلام السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا السلام علیک یاابوالحسن السلام علیک یا شمس الشموس السلام علیک یاانیس النفوس السلام علیک یاضامن آهو السلام علیک یاغریب الغربا. یاد اون روزا که بودم کفتر گنبد طلایی/ یاد اون روزا که داشتم تو حرم حال و هوایی/ چی شد آقا پا برهنه می کشیدم خــودمو جلوی آقـــــا/ خاک زوارشو کردم تو حرم سرمه چشمام/

*** امروز برای شهدا وقت نداریم // از عشق مگو قصه که ما وقت نداریم/ با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است// از بهر ملاقات خدا وقت نداریم/ در کوفه تن غیرتمان گوشه نشین است// بهر سفر کرب و بلا وقت نداریم/ هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم// زیبا ست ولی حیف که ما وقت نداریم

*** امشب به یاد تک تک شبها دلم گرفت/ در اضطراب کهنه ی غم ها دلم گرفت/ انگار بغض تازه ای از نو شکسته شد/ در التهاب خیس ورق ها دلم گرفت!/ از خواندن تمام خبرها تنم بسوخت/ ... از گفتن تمام غزل ها دلـم گرفت .../ در انتظار تا که بگیــرم خبر ز تو .../ در آتش گرفته سراپا ... دلم گرفت/ !

*** متروکه نیست خلوت سرد دلم ولی/ از ارتبــاط مــردم دنیا دلــم گــرفت ! / یک ردپا که سهم من از بی نشانی است !/ از رد خون که مانده به هر جا، دلم گرفت !/ اینجا منم و خاطر ه هــائی تمـام تلــخ /اقرار می کنم در آمدم از پا ...دلم گرفت .../ تکرار می کنم این سطر های کهنه را .../ تکرار می کنم که خدایـا !! دلم گرفت !

*** گر بخندم گویند عاشق است گر بگریم گویند دیوانه است پس بذار هم بخندم هم بگریم تا گویند عاشق دیوانه است.

*** نیست تقصیر کسی آینه ام تار شده/ بگذارید بر احوال خودم گریه کنم/ بر سیه کاری اعمال خودم گریه کنم/ فعل و قولم همه بی مورد و مردود بود/ جای آن است بر افعال خودم گریه کنم/ تا شبی پنجره ی رحمت حق باز شود/ هر سحر بر بدی حال خودم گریه کنم/ ذره ای خوب و بد ای وای عقوبت دارد/ به فمن یعمل مثقال خودم گریه کنم/ نیست تقصیر کسی آینه ام تار شده/ جلوه گر نیست به اهمال خودم گریه کنم/ راه دل گم شد و پیدا نشد آن گمشده ام/ ره دهیدم راه دل گم شد و پیدا نشد آن گمشده ام/ ره دهیدم که به اضلال خودم گریه کنم/ من پرستوی حرم بودم و دور افتادم/ تا به بشکسته پر و بال خودم گریه کنم/ کاروان رفت و به پا بوسی حق بگذارید/ من که جا مانده ی امیال خودم گریه کنم/ قرعه افتاد که من از شهدا جا ماندم/ سخت بر این دل بد حال خودم گریه کنم/ مددی تا به غریبی نگاهم نالم/ همتی تا که بر احوال دلم گریه کنم/

*** برسنگ مزارم بنویسید آشفته دلی خفته در این خلوت خاموش او زاده غم بود در این دور زمان گشت فراموش

*** بهار آنسوی دیوار است و من در حبس پاییزم نه پای آن که بنشینم نه نای آن که بگریزم....

*** بر خاک بخواب نازنین،تختی نیست آواره شدن,حکایت سختی نیست از پاکی اشکهای خود فهمیدم لبخند همیشه راز خوشبختی نیست

*** در فراقت نه سری ماند مرا نی سامان/ روی بر تربت تو بی سر و سامان کردم/

*** بر سر سنگ مزارم بنویس: زیر این سنگ جوانی خفته ست با هزاران ای کاش و دو چندان افسوس که به هر لحظه عمرش گفته ست

بنویس: این جوان بر اثر ضربه ی کاری مرده ست ... نه بنویس: این جوان در عطش دیدن یاری مرده ست ... جلوی روز وفاتم بنویس: روز قربان شدن عاطفه در چشم نگار روز پژمردن گل فصل بهار روز اعدام جنون بر سر دار روز خوشبختی یار ... راستی شعر یادت نرود

روی سنگم بنویس: آی گلهای فراموشی باغ! مرگ از باغچه کوچکمان می گذرد داس به دست و گلی چون لبخند می برد از بر ما

*** هفتادودوسینه سرخ هجرت کردند*باسرور آفتاب بیعت کردند*رفتندوبه دریای ابد پیوستند*چون رود به اصل خویش رجعت کردند

*** حالمان بد نیست غم کم میخوریم کم که نه هر روز کم کم میخوریم

 



صادق عطار ::: دوشنبه 87/1/19::: ساعت 3:21 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 22

بازدید دیروز: 13 کل بازدید :177198

>> درباره خودم <<
کشکول صادق
صادق عطار
من صادق هستم 26ساله.این نوشته هایی که در وبلاگ می بینید پیامهای ارسالی و دریافتی یاهو مسنجر من هست که به نظر خودم جالب هستن.حیفم اومد با پاک شدن یاهو مسنجرم این پیامها هم پاک بشن. امیدوارم مورد استفاده دوستان هم قرار بگیرن.
>> پیوندهای روزانه <<


>>آرشیو شده ها<<

>>لوگوی وبلاگ من<<
کشکول صادق

>>لینک دوستان<<

>>لوگوی دوستان<<














































>>موسیقی وبلاگ<<

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<